جستجوی این وبلاگ

۱۳۸۹ آذر ۸, دوشنبه

عماد بهاور شهادت می دهد

عماد بهاور را از انجمن دانشجویان پیرو خط امام دانشگاه یزد می شناسم. عماد دبیر و عضو شواری مرکزی آن بود. در طول زمان هر چه بیشتر با او آشنا شدم دیانت، اخلاص، پاکی اخلاقی و صفای مرامش بیشتر به چشم آمد. اما دقیقا همین درستی اش برای من یک مساله بود. شاید برایتان عجیب باشد؛ چطور خوبی یک آدم مساله می شود؟

من در محیطی خانوادگی و اجتماعی بزرگ شدم که بلاخره یک چیزهایی هرچند در بسیاری از موارد نا آگاهانه در ذهنم وجود داشت. یکی اش همین خودی و غیرخودی هایی که سالها در گوشمان خوانده بودند. عماد عضو گروهی بود که من در آن پس زمینه با پیش قضاوت هایی با آن مواجه می شدم که برایم گیج کننده بود. اما اخلاق نیک این پسر قصه ی یک روز دو روز نبود. وقتی نگاه مومنانه عماد را در کنار موضع عده ای می گذاشتم که به نام دین از هیچ منکری ابا نداشتند مثل یک پتک بود که توی ذهنیت هایم می خورد. وقتی پایبندیش به اخلاق را در کنار رفتار آنهایی قرار می دادم که در نام اصول را یدک می کشند و در عمل از هیچ رذالتی ابایی ندارند، انگار همه آن بافته های ذهنی روی سرم هوار می شد. طمئنینه و صبرش بود که زشتی رفتار پرخاشجویانه دیگران را بیشتر از قبل برایم عیان می کرد. حتی یادم نمی رود سالی که در جام رمضان جوانان اصلاح طلب عماد و دوستانش کاپ اخلاق را بردند چطور مدتها ذهنم درگیر بود.

خوبی های عماد آنقدر انرژی داشت که این زنگار رسوب کرده در ناخودآگاه ذهن من بزداید. من خدا را بخاطر نعمت آشنایی با عماد شکر گزارم. امروز دوباره با شنیدن خبر ده سال حبس برای عماد ذهنم درگیر شد اما اینبار دچار عذاب وجدان شدم برای مدتی که اسیر باورها و خط کشی های بودم که وجود عماد گواهی بر غلط بودنش بود.

پی نوشت: الان می خواستم بنویسم غیر خودی هر آنکسی است که به شجره خبیثه استبداد کمک می کند. خودی همه مردم ایران که اسیر این درد مزمن هستند. می خواستم داد بزنم غیر خودی آنان هستند که فرزندان ملت را اسیر و شهید می کنند و خودی مردمی که با دستان خالی، بزرگمنشانه با سکوتشان اعتراض می کنند. می خواستم داد بزنم که غیر خودی آنها هستند که -با بی تدبیری هایشان- دارایی های مشاع مردم ایران را به باد می دهند و خودی همه مردم ایران که دستگاه فریب هر روز در گوششان دروغ می خواند. اما نامه عماد به مریم -نامه ای که بارها خوانده ام- جلو چشمم آمد: « پاسخ دروني تو به كسي كه با تو خوش رفتاري و كسي كه با تو بدرفتاري مي كند، بايد يكي باشد: دوستش داشته باش! «دشمنت را دوست بدار!» آن كس كه تو را به حبس مي كشد، دوست بدار! آن كس كه تو را شكنجه مي كند، دوست بدار! آن كس كه تو را از كار بي كار و تو را از ادامه تحصيل منع كرده است، دوست بدار! ظالم را و عادل را، ديكتاتور را و آزادي خواه را، مذهبي را و ملحد را، صادق را و كاذب را، همه را دوست بدار! و اين گونه اعترافي جز «ابراز عشق» در محضر بازجويان و قضات عزيز در چنته نخواهم داشت. «من از آن روز كه در بند توام، آزادم ...» پس: عشق براي زنداني، عشق براي زندانبان... عشق براي آن كس كه شكنجه مي شود، عشق براي آن كس كه شكنجه مي كند... عشق براي متهم، عشق براي قاضي... عشق براي آن كس كه تو را به اسارت مي برد... عشق براي همگان ... مريم جان! چه با من، چه بدون من، همه چيز زيبا خواهد بود... عشق براي تو...»

پی نوشت 2: « ... و سرانجام، مستبدین در جهت کسب پیروزی با حاکمیت ترس، از همان روشی استفاده می کنند که فرعون و همه فرعونیان بهره بردند. طایفه طایفه کردن مردم با خودی و غیرخودی کردن ملت و قرار دادن مردم در مقابل هم...» پیام میرحسین موسوی به مناسبت ماه دانشجو

پی نوشت 3: مریم -همسر عماد- در صفحه فیس بوکش نوشته است «تا بازگردی 40 سال دارم و به انتظار تو»

پی نوشت 4: زندگی من، اینجا و اکنون فایل صوتی نامه عماد بهاور به مریم، همسرش

۱۳۸۹ آبان ۳۰, یکشنبه

میخ های آخر به تابوت پارلمان

اعضای مجلس شواری اسلامی نامه ای از سیاه تخلفات احمدی نژاد نوشتند. شاید این کار در نوع خود بعد از این همه تحقیر مجلس گامی محکم باشد. اما بیاید یک مقدار بیشتر تامل کنیم. مجلس قوانینی را تصویب می کند و رییس دولت از اجرای آن سر می زند. ظاهرا مجلس هم آنچنان توانی ندارد که پشتوانه قانونی باشد که تصویب کرده است. بعد از افزایش شکاف احمدی نژاد و آیت الله خامنه ای اختلاف اهمیت پیدا می کند. کارگروهی تشکیل می شود برای حل اختلاف.

از این مساله به راحتی نگذرید. موضوع اختلاف در این است که احمدی نژاد به هر دلیلی بعضی از قوانین را درست نمی داند. کارگروه می خواهد چه کار کند؟ مثلا بگوید در کدام یک از موارد احمدی نژاد حق داشته است قانون مصوب مجلس را اجرا نکند؟ عمق فاجمعه به نظرم مشخص است. فاجعه بزرگ تر اینکه بدون اینکه قانون اساسی یا آیین نامه مجلس شورای اسلامی اصلاح شود کمیته ای که برای رفع اختلاف تشکیل شده است پیشنهادهایی را به مقام رهبری می دهد. در این سطح تخریب نهاد پارلمان اهمیت محتوای پیشنهاد ها در درجه چندم اهمیت است.

اما فاجعه آمیز تر کجاست؟ اعضای مجلس وقتی می خواهد به این موضوع اعتراض کنند به آقای جنتی دبیر شورای نگهبان نامه می نویسند و سیاه تخلفات از قانون اساسی احمدی نژاد را می شمرند؟ مکانیزم نظارت مجلس از رییس دولت چیست؟ طرح سوال یا استیضاح؟ نمی دانم چطور بگویم وقتی اعضای پارلمان برای اعتراض به تخلفات رییس دولت بجای تذکر طرح سوال یا استیضاح به دبیر شورای نگهبان نامه می نویسند میخ های آخر را به تابوت نهاد پارلمان در کشور می کوبند!

۱۳۸۹ آبان ۱۹, چهارشنبه

۱۳۸۹ آبان ۱۱, سه‌شنبه

یادداشت های روزانه/ رویای قدیمی

مدتی است یک خواب ثابت می بینم؛ در یک بازه زمانی تقریبا یک هفته ای تکرار می شود. ولی آنقدر طبیعی است که هر بار باورش می کنم. از خواب که بیدار می شوم با حالت گنگی چند ثانیه ای طول می کشد تا بفهمم خواب بوده است. همان رویای قدیمی.