نمی دونم چرا پول بی زبون ریختم تو حلق بلو هاست و از سرویس مجانی بلاگر صرف نظر کرده بودم. خلاصه الان مشغول اسباب کشی هستم از وبلاگ قبلی به اینجا.
جستجوی این وبلاگ
۱۳۹۰ شهریور ۲, چهارشنبه
بله متهم شما هستید!
۱۳۹۰ مرداد ۳۰, یکشنبه
یادداشت های روزانه/ عذر خواهی
۱۳۹۰ مرداد ۲۸, جمعه
جایگاه و ذهنیت آیت الله خامنه ای
خواندن مشروح مذاکرات مجلس خبرگان قانون اساسی بیش از آنچه فکر میکردم جالب است. به نظرم یکی از بهترین راه فهمیدن ایران معاصر درک کردن ذهن ایرانی حوالی انقلاب است. و خب برای بعد سیاسیاش این متن منبعی بینظیر است. تقریبا چالشهای فکری که جامعه ما با آن مواجه است در این مذاکرات به صورت خالص تری قابل دیده شدن است.
خیلی همدل نیستم با نوع نگاههایی که رویدادها را تنها از منظری کلان میبینند و تنها ساختارها را تعیین کنند میدانند. نه اینکه کامل قدرت ساختارها را نفی کنم اما به نظرم جزئیات، افراد و گاه رویدادها تصادفی میتوانند بسیار تعیین کنند باشند. به خاطر همین از محتوای مباحثات گذشته شکل اداره جلسات و نقش و رفتار افراد را نیز با کنجکاوی دنبال می کنم. به طور نمونه این اسطوره که ساختارها ایراد داشتهاند و هر فردی در این موقعیت قرار بگیرد همین نقشی را بازی میکند که ساختار به او میدهد با داده های که می بینم سازگار نیست. به نظرم اگر جزئیتر تاریخ را بخوانیم یا از آن مطلع باشیم به خوبی میبینیم که اتفاقا افراد در جایگاههای مشابه نقشها متفاوتی را بازی کردهاند. سوژههای مختلف کنشها کاملا متفاوتی داشتهاند کهگاه بسیار تعیین کننده بوده اند.
نمی دیگرش این اسطوره که افراد در ابتدا آدمهایی کاملا متفاوت بوده اند اما جایگاه و ساختار رفتارشان را کاملا تغییر داده است در حالی که وقتی تاریخ رو با جزئیات نگاه میکنم میبینم نه اتفاقا افراد خیلی مواضعی متنافر با مواضعی که دههها پیش داشتهاند، ندارند. متن مذاکرات مجلس قانون اساسی را که میخوانم گواهی بر این فرضیهام است.
به هر صورت در حین خواندن این متن یک سری یادداشت تهیه کردم که به مرور روی وبلاگ خواهم گذاشت.
در چند جلسه اول این چندتا نکته برایم جالب بود:
رفتار دولت موقت: تا آنجایی که من خواندهام ظاهرا دولت موقت به گونهای برنامه ریزی کرده است که نقش مجلس خبرگان را محدود کند. خوب این را میشود حدس زد، به خاطر نگرانیاش از ترکیب خبرگانی که احتمالا با نظر دولت هم سوی نبوده است. اما نکتهای مهم تری که میشود حدس زد سعی دولت در نادیده گرفتن و حتی گاهی برخورد تحقیر آمیز با خبرگان منتخب -در انتخاباتی که خودش برگزار کرده است- می باشد. چنانکه تا انتهای جلسه اول هنوز آیین نامه نحوه اداره جلسات مجلس خبرگان در اختیار نمایندگان قرار نگرفته که همین هم باعث میشود نماینده گان واکنش نشان بدهند و بگویند ما اصلا این آئین نامه را قبول نداریم و خبرگان باید خودش برای خودش آئین نامه تهیه کند. مسئله ای که به نظرم اگر توضیح و راه حل دکتر بهشتی نبود ممکن بود ادامه کار خبرگان را مختل کند. از مذاکرات چند جلسه اول این چنین بر میآید که آیین نامه نحوه اداره جلسات توسط دولت اینگونه طراحی شده بوده است که کمیسیونهایی تشکیل شود که هر کدام موادی از قانون اساسی را بررسی کنند و نتیجه هر کمیسیون در کنار هم بشود نظر مجلس خبرگان. اگر برداشت من از فحوای بحثها در مورد آیین نامهٔ دولت موقت درست باشه به نظرم دولت موقت شیوه ابتدایی و غلطی برای دور زدن رای متفاوت نمایندگان مجلس خبرگان انتخاب کرده که اتفاقا به نظر میرسد واکنش بیشتری را سبب شده است. به گونه ای انگار دولت میخواسته است به خبرگان بگوید که شما هر چه کمتر دخالت کنید بهتر است ما کارهای اصلی را قبلا انجام داده ایم. موقع خواندن این بخش به یاد یک خاطره از دانشجویان پیرو خط امام افتادم. یکی از آنها که تعریف میکرد عدهای از دانشجویان، اوایل انقلاب پیش آقای بازرگان می روند که ما میخواهیم کمک کنیم، چه کار میتوانیم بکنیم. آقای بازرگان می گوید شما بهترین کمکتان این است که دخالت نکنید و بروید درستان را بخوانید.
احساس نیاز به سرعت: خوب به نظرم به طور عجیبی همه اعضا احساس میکنند که باید سریع پیش رفت. و تقریبا و در همه نطقها یا اعتراضها تاکید بر سرعت هست، چنانکه حتی چند نفر حتی وقتی میخواهند در وقت خودشان اظهار نظر، پیشنهاد یا اعتراضی طرح کنند از اینکه وقت گرفته میشود عذر خواهی میکنند. مثالا وقتی کمیسونی تشکیلی میشود که آیین نامه داخلی نحوره اداره جلسات را تدوین کند اینکه دو روز فرصت داشته باشند برای تدیون رای نمیآورد و اعضا تنها یک روز به کمیسیون تدیون آیین نامه فرصت میدهند.
دکتر بهشتی: برای اعضای هیئت رئیسه افراد مختلفی پیشنهاد میشوند. اصلا اینکه هر کسی چه کسانی را نامزد هیئت رئیسه میکند به نظرم جالب است. به طور مثال آقا عضدی از اعضای هیئت رئیسه سنی آقای منتظری را به عنوان رئیس، دکتر بهشتی برای نائب رئیسی و آقایان روحانی و موسوی را به عنوان منشی و دکتر آیت را را برای دبیری معرفی میکند. از طرف دیگر لیست متفاوتی پیشنهاد میشود. لیست آقای مهندس سحابی به این شرح است: آیت الله طالقانی رئیس آیت الله دکتر بهشتی به عنوان نائب رئیس و آقای ابوالحسن بنی صدر به عنوان دبیر و آقایان اکرمی و نوربخش به عنوان منشی. نکته جالب این است که در هر دو لیست دکتر بهشتی مشترک است. در نهایت هم آقای آیت الله منتظری به عنوان رئیس آقای دکتر بهشتی به عنوان نایب رئیس و آقای دکتر آیت به سمت دبیر و آقای دکتر روحانی و آقای عضدی به سمت منشی انتخاب میشوند. هر چند در بین منتخبین رای آقای آیت به طور قابل ملاحظهای کمتر است.
علاوه بر این مرور جلسات اول من رو به این نتیجه رساند که دکتر بهشتی یک سر و گردن از بقیه اعضا توانندتر است. چه در محتوای مواردی که اظهار نظر میکند و چه تواناییش برای اداره جلسات. توانایی و نقش دکتر بهشتی چنان کلیدی است که من به این گمان سوق داده است که چنان دکتر بهشتی در جلسات حضور نداشت با توجه به کیفیت بحثها و نحوه ورود و شرکت در مباحث توسط سایر اعضا اساسا اعضای مجلس حتی از پس اداره جلسات هم برنمی آمدند. چنانکه آیت الله منتظری بلافاصله بعد از انتخاب به عنوان رئیس خبرگان بعد از چند جمله رسمی از دکتر بهشتی میخواهد که جلسه را اداره کند.
آقای خامنهای: خوب من در این نوشته از عنوان آیت الله برای آقای خامنهای استفاده نمیکنم چون در این جلسه اینگونه مخاطب قرار میگرفته اند. درست است که برای افرادی از جمله بهشتی، منتظری، طالقانی و... در مذاکرات عنوان آیت الله استفاده شده است ولی ایشان آقای خامنهای خطاب شدهاند من به دلیل همین ملاحظه تاریخی از عبارت آیت الله برای آقای خامنهای صرف نظر کردهام.
تنها فردی که در دو جلسه اول بدون نوبت، وسط صحب کسی -که به او اعتراض دارد- میپرد آقای خامنهای است. در مورد اختلاف نظر در مورد آیین نامهای که دولت موقت تدوین کرده است دکتر بهشتی پیشنهاد میدهد که دکتر سحابی وزیر مشاور در امور طرحهای انقلابی بیایند و توضیح بدهد، شاید اعضا قانع شدند اما آقای خامنهای بدون نوبت صحبت را قطع کرده و میگوید که «توضیح آقای سحابی وجهی ندارد چون ایشان میخواهند درباره علت پیشنهاد کردن این آئین نامه توضیح بدهند که ما اساسا موضوع را رد کردهایم...» البته دکتر بهشتی که اداره جلسه را بر عهده دارد اجازه نمیدهد آقای خامنهای صحبتش را ادامه دهد و تذکر میدهد دوستانی که میخواهد صحبت کنند لطفا نوبت بگیرند و بعد هم موضوع صحبت کردن دکتر سحابی را به عنوان یک پیشنهاد به رای میگذارد.
کنش بعدی آقای خامنهای اعلام آمادگی برای عضویت در کمیسون تدوین آین نامه داخلی مجلس خبرگان است. برای تدوین این این آئین نامه آقایان منتظری، خامنهای، طاهری اصفحانی، ربانی، موسی، جزایری، غفوری، مکارم شیرازی، موسوی اردبیلی، طاهری و نوربش اعلام آمادگی میکنند اما آقای خامنهای برای عضویت در این کمیسیون رای نمیآورد. منتخبین عبارتند از آقای منتظری، مکارم شیرازی، دکتر غفوری، آقای ربانی شیرازی و آقای موسوی اردبیلی.
بعد تشکیل کمیسون قرار میشود تا آماده شدن آئین نامه اعضا در باره کلیات پیش نویس قانون اساسی نطق کنند تا از نظر هم آشنا بشوند باز هم در این مورد نطق آقای خامنهای قابل تامل است. البته پیشنهاد میکنم بروید متن کامل نطق ایشان را از صفحه ۵۳ متن مذاکرات بخوانید اما من اینجا محورهای صحبتهای ایشان را میآورم. اولین انتقاد ایشان وجود واژهها و مفاهیمی از که از غرب به ارث رسیده است. به طور مشخص ایشان به وجود واژه «دموکراسی» در پیش نویس قانون اساسی اعتراض میکند. البته از تفکیک قوا به این تعبیری دفاع میکند و میگوید «حاکمیت در قسمت مقننه را میگذاریم قسمتی در دست مردم باشد و حاکمیت در قسمت مجریه را که امام برای خودش نگهداشته است و همان چیزی است که ما به دنبال رسول و اولی الامر که همان ولایت فقیه است و فقیه در این فانون از اصول مهم است و ما مساله ولایت را به یکی از دو صورت که عملی باشد دنبالش باشیم... اول آنکه در راس قوه مجریه امام است و تعبیر دکتاتور غلط است که مطابق مصالح شخصی خودش دیکته میکند و کسی که به نیابت از خدا این کار را میکند دیکتاتور نیست پس اشکالی وجود ندارد. و به علاوه اگر این شکل را عملی ندانیم نوع دوم این است که با نظارت صریح اینها و حق حاکمیتشان در اولیای امور انتخاب رئیس جمهور و رئیس دولت مستقیما طبق قانون باشد و به نظر ولی باشد...» البته ایشان بعد توضیح میدهد چون اختیارات و اعتبارات زیاد به شخص واحد «خطر دیکتاتوری را صریحا دارد» پیشنهاد میکند که «باید اصول محکم و و مدونی باشد برای تقسیم متناسب انقلاب یعنی رئیس جمهور با قدرت کمتری و رئیس دولت با قدرت بیشتری و تعارض که حقوق مردم محفوظ باشد.»
ایشان برای شورایها چنین پیشنهادی طرح میکند: «در رکن شوراها ما یک شورای از مدرسین و علمای اعلام داریم و من معتقدم به صورت صحیحی رسمیت داده بشود. و در قانون در نظر گرفته شود و حتی صلاحیت انتخاب مراجع آتی به این شورا واگذاربشود که اولی و وحق مردم است و هم چنین من غیر از اینکه اولیت نظر مراجع را در نظر دارم که در قانون باشد معتقدم قبل از اینکه طرح به مجلس برود این تصویب بشود.» اما نکته قابل تاملتر اینکه در مرحله اظهار نظر در مورد کلیات قانون اساسی در مورد ترکیب و نحوره اداره سازمان امنیتی صحبت میکند و پیشنهاد میدهد این سازمان زیر نظری شواری مرکب از «آقای نخست وزیر، یک مجتهد به نمایندگی مردم، یک نماینده از مجلس و یک نمایند از وزارت کشو و یک مجتمهد به نمایندگی امام» اداره شود.
۱۳۹۰ مرداد ۲۷, پنجشنبه
یاداشتهای روزانه/گناه پاک نشدنی!
فرضیه من چيزي شبيه این است اما چون همچنان اطلاعاتم دقیقی نیست نمی توانم با قاطعیت نظر بدهم اما این که صدا و سیما هم خیلی سعی دارد بگوید این اتفاقات اعتراض علیه نظام سلطنتی انگلستان هست را هم نمی فهمم به چه انگیزه ای است! اگر حتی ماجرا این باشد که جوانان انگلیسی علیه استبداد پنهان در کشورشان شورش کرده اند و پلیس هم خشن برخورد می کند، چه دردی از کودتاچی که با اسلحه جنگی به شهرواندانش در خیابان حمله کرده است دوا می کند؟
لطفا من به جواب بدهید! می خواهید نشان بدهید همانهایی که می گویید خیلی آدمهای بد و خبيثي هستند کارهایی مثل شما می کنند؟ اگر آنها که مذمتشان می کنید سرکوبگرند و استبدادشان را مخفی کرده اند آنوقت شما که آشکارا از استبداد دفاع می کنید سرفراز تر خواهید شد؟ فکر می کنید اعتراض به برخورد خشن پلیس انگلیس گناه همراهی شما با نظامیان جنایت کار اسد -که مسلمانان را در روز روشن به خاک خون می کشند- را می شورد؟
۱۳۹۰ مرداد ۱۹, چهارشنبه
یادداشت های روزانه/ انکار بحران
شاید یکی از دلایلی که حکومت در کشور ما فرصت تغییر را کم یافته است همین ضعف مدیران ارشد در پذیرفتن بحران است. شما به آیت الله خامنه ای نگاه کنید همیشه در حال انکار بحران و توضیح این است که نه اتفاقا اوضاع خیلی هم خوب است. در حالی که یک رهبر قوی می توانست یک جاهایی بگوید اشتباه کرده ایم، دچار بحران هستیم و باید تحولات جدی ایجاد کنیم. اما به دلیل این ضعف آیت الله خامنه ای همیشه بحرانها انکار شده است.