جستجوی این وبلاگ

۱۳۸۷ تیر ۶, پنجشنبه

طرح رئیس جمهور و انتقادات غیر منصفانه


گمانم براین است که حتی کسانی که مصاحبه تلویزیونی آقای رئیس جمهور را ندیده‌اند خبر آن بگوش‌شان رسیده‌است. این خود نشان از حساسیت موضوع برای افکار عمومی است. اما واکنش‌ها به این طرح کمی برایم عجیب بود؛ همه، به‌گونه‌ای خواسته بودند این طرح رئیس جمهور را با همان چوبی که بقیه طرح‌ها را رانده بودند؛ بزنند. این موضوع از آن جهت برای من تعجب برانگیز است که ناعادلانه بودن اینگونه توزیع سوبسید خصوصا با توجه به رقم فوق‌العاده حامل‌های انرژی(103000 ملیارد تومان) سالهای سال است که توسط کارشناسان (متاسفانه جای روشنفکران در اینگونه مباحث خالی است) فریاد می‌شود. اگر تحولات سالهای گذشته را مرور کنیم این موضوع اولین بار توسط دولت هاشمی طرح شد که به سد مجلس پنجم برخورد و دولت خاتمی نیز در قالب برنامه چهارم بنا را بر هدفمند کردن تدریجی پرداخت یارانه‌ها داشت که به سد مجلس هفتم برخورد. حالا نمی‌فهمم همان روندی که از قبل ادامه‌ی آن هولناک قلمداد شده بود حالا که دولت آقای احمدی‌نژاد می‌خواهد آنرا اصلاح کند این‌همه ایراد‌ جدید از کجا در آمد؟
البته ترجیح بند همه‌ی انتقادات صریح یا ضمنی این است که این اصلاح اقتصادی با انگیزه‌های سیاسی در دستور قرار گرفته است و این آخرین برگ رئیس‌جمهور برای جلب آرای عمومی است. در یک کلام این طرح در سال آخر دولت با نگاه به انتخابات ریاست جمهوری آتی در دستور قرار گرفته است. نشانه‌ آن را نیز آن می‌دانند که در این سه سال سیاست‌های اقتصادی دقیقا بر خلاف طرح اعلام شده اخیر بوده است. نظیر طرح تثبیت قیمت‌ها و حذف موادی از برنامه چهارم که دولت را الزام می‌کرد قیمت حامل‌های انرژی را تا پایان برنامه به قیمت بازار خلیج فارس برساند و محل هزینه درآمد و مبلغ صرفه جویی شده در فصل تامین اجتماعی در نظر گرفته شده بود. یا حتی مقاومت دولت در مقابل افزایش قیمت بنزین از 80 به 100 تومان. علی‌رغم همه‌ی اینها بنظرم اینکه دولت بعد از سه سال سعی و خطای پر هزینه در مسیر درست قرار گرفته است یا برای جلب نظر مردم دست به اصلاحاتی می‌زند که ضروری بودنش اظهر من الشمس است نیز باید به فال نیک گرفت.
به هروی تا آنجا که من شنیده‌ام آقای رئیس جمهور در اجرای طرح‌اش مصمم است و احتمالا موافقت‌هایی نیز از مقامات بالا‌تر گرفته باشد. هرچند گفته می‌شود طرح اقتصادی رئیس‌جمهور گسترده‌تر از پرداخت نقدی یارانه‌هاست اما مهم‌ترین قسمت همین است. چرا؟ دولت در سال حدود 103000 میلیارد تومان یعنی 1030000000000ریال بابت یارانه حامل‌های انرژی پرداخت می‌کند. این مبلغ با این بزرگی از بودجه‌ی عمومی که سهم همه‌ی ایرانیان است تقریبا بین 30% جمعیت کشور توزیع می‌شود. وقتی به عمق این توزیع ناعادلانه پی می‌بریم که متوجه این نکته باشیم که این 30% جزء دهک‌های بالای جامعه هستند. با این توضیح با چه رویی می‌توان مخالف پرداخت قیمت واقعی انرژی توسط دهک‌های بالای جامعه و توزیع این بودجه عمومی به طور برابر بین ایرانیان بود؟ تنها ایرادی! که گرفته شده این است که این مبلغ حجم نقدینگی را افزایش می‌دهد که خود بخود باعث تورم می‌شود. شاید این دسته منتقدان به این نکته توجه نکرده‌اند اگر پرداخت نقدی یارانه‌ها همزمان با آزاد سازی قیمت‌ها صورت بگیرد آن میزان نقدینگی خود بخود با صرف هزینه‌ برای حامل‌های انرژی جذب می‌‌شود.خصوصا با توجه به اینکه مقداری از بنزین مصرفی کشور وارداتی است و برای خرید آن ریال صرف نمی‌شود، مقدار جذب نقدینگی از مقدار تزریق شده بیشتر است.
پی‌نوشت1: دیروز سرمقاله کارگزاران یک ایراد دیگر به این طرح وارد کرده بود و آنهم اینکه چون آن 70% دهک‌های پایین سوبسید‌شان را صرف خرید انرژی نخواهند کرد و ترجیحات دیگری دارند با آزاد سازی قیمت‌ها 70% نقدینگی باز جذب نمی‌‌شود نمی‌دانم دقیق به موضوع توجه نکرده‌اند یا چون این دولت انتقاد برانگیزی است هر انتقادی به آن می‌چسبد. بله درست است آن 70% یارانه‌ی دریافتی را صرف خرید انرژی نخواهند کرد اما بالاخره آن مقدار انرژی که فروخته می‌‌شود نقدینگی‌اش از جایی تامین می‌شود البته آنجا جیب دهک‌های بالای جامعه‌ خواهد بود و عدالت هم یعنی همین!
پی‌نوشت2: آن عدد کذایی که صرف یارانه‌ی انرژی در کشورمان می‌شود را اگر تقسیم بر جمعیت 70 ملیونی کشور کنیم و متوسط نفرات هر خانوار را 5 نفر در نظر بگیریم با یک محاسبه ساده سهم‌ هر خانواده ایرانی از حامل‌های انرژی حدود 500 هزار تومان در سال خواهد بود. این عدد را وقتی با  30 یا 40 هزار تومانی که کمیته امداد به هر خانوار از چهار میلیون ایرانی که تحت پوشش آن هستند مقایسه کنیم، متوجه خواهیم شد که این طرح چگونه زندگی بسیاری را متحول خواهد کرد.
پی نوشت 3: مهم ترین مشکل دولت در اجرای این طرح کمبود سرمایه اجتماعی در حساب دولت آقای احمدی نزاد است. بی اعتمادی شدید مردم به دولت امکان بروز شورش و اعتراضات مردمی را بوجود می آورد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر