جستجوی این وبلاگ

۱۳۸۹ تیر ۲۰, یکشنبه

زندگی سیاسی



شما با فقیری رویرو می شوید. او در شرایط سختی به سر می برد. نیروی اخلاقی شما را وا می دارد که برای کمک به او تلاش کنید. خوب حالا فرض کنیم شما این وظیفه اخلاقی را در خودتان حس میکنید که تلاشتان را معطوف کاهش فقر بکنید. یعنی مجموعه کنش هایی را داشته باشید که شرایط عموم اعضای جامعه ای که شما هم عضو آن هستید با فقر فاصله بیشتری بگیرند. به این می گوییم سیاست. به بیان نظری امتداد اخلاق در عرصه عمومی می شود سیاست.


بگذارید از زاویه ای  دیگر به موضوع نگاه کنیم. فرض می کنم انتخاب ما یک زندگی اخلاقی است. بطور مثال پذیرفته ایم که اگر با فقیری مواجه می شویم به اندازه وسعمان مسئولیم. نکته ای که می خواهد توجه را به آن جلب کنم اینست که اگر انتخاب ما زندگی اخلافی باشد طبعا نمی توانیم نسبت به سیاست بی تفاوت باشیم. نمی توانیم مدعی باشیم که نسبت به وضعیت یک فقیر حساسیت اخلافی داریم اما در عین حال نسبت به فقر و یا مشی هایی که می تواند به گسترش یا کاهش فقر بیانجامد بی تفاوت باشیم. از این رو  کسی که انتخابش زندگی اخلاقی باشد بالطبع سیاسی هم هست.

خوب البته این ماجرا روی دیگری هم دارد. از سوی دیگر اگر دلمشغول سیاست باشیم نمی تواند زندگی فردی ما مستقل از ارزشهایی باشد که سیاست را شکل داده است. مثلا سازگار نیست که برای فاصله گرفتن شرایط عموم -اعضای جامعه ای که عضو آن هستیم- با فقر تلاش کنیم اما نسبت به همسایه فقیرمان حساسیت نداشته باشیم. نمی توان مدعی تلاش برای کاهش درد رنج عمومی بود اما در رفتار و سکنات فردی موجب درد و رنج یک دوست شد.


۶ نظر:

  1. اين نوع از سياست تا حالا صورت خارجي داشته ؟

    پاسخحذف
  2. بحث اخلاق، سياست و مسئوليت را خيلي خوب ،مفيد و مختصر بيان كرديد!هرچند از يك دانشجوي علوم سياسي غير از اين نبايد باشه.مشكل الان همينه تا يك كلمه از سياست حرف مي زني،شروع مي كنند در مذمت آن سخن گفتن غافل از اينكه انسان واقعاً موجودي سياسي است!

    پاسخحذف
  3. سلام
    حمزه خان
    نمی دانم چرا نظرات مخالف طبعت را منتشر نمی کنی؟
    فکر می کنی من یک غریبه ام؟!

    پاسخحذف
  4. به نظر می رسه که حتی اگر زندگی مشی اخلاقی هم در زندگی نداشته باشیم ناگزیر وارد حوزۀ سیاست شده ایم. مثل همان قول معاصر ایرانی که می گوید: اگر تو به سیاست کار نداشته باشی، سیاست به تو کار داره. در واقع در این حالت ما به صورتی سلبی در سیاست تاثیر می گذاریم. تفاوت این حالت با حالت داشتن مشی اخلاقی و یا هر مشی دیگر این است که رویکردی ناخودآگاهانه در عمل سیاسی دارد
    اما نظر شخصی خود من این است که اساسا زندگی انسانی مقوله ای است سیاسی. برای همین ورود و خروج از سیاست معنایی ندارد. انسان با زندگی اش سیاست را به همه جا می برد. حتی اگر یک نفر بخواهد برای زندگی به جنگل برود، سیاست را باخودش به آنجا هم می برد. خواسته یا ناخواسته

    پاسخحذف
  5. دوست خوبم دعوتت می کنم تا به آلبوم حقیر با نام قناری حصاری گوش فرا دهی[گل]

    پاسخحذف
  6. I was relaly confused, and this answered all my questions.

    پاسخحذف