جستجوی این وبلاگ

۱۳۸۴ مهر ۳۰, شنبه

پرسشی در مورد فاشیزم

دوستی در جواب به مطالب اخیر این وبلاگ نوشته اند: آقاي غالبي باسلام مجدد وتشكر از مطالبي كه مينويسيد. جسارتا ميخواستم نظر خودم را در مورد مطالبي كه بيان فرموده ايد اعلام نمايم وفكر ميكنم بااين تبادل افكار مي توان به نتايج خوبي رسيد.شما رئيس جمهور منتخب فعلي را نماد فاشيسم خوانده ايد,ميخواستم سوال كنم كدام رفتار فاشيستي را از دوران مسئوليت وي (شهردار تهران,استاندار اردبيل,فرماندار وبخشدار برخي شهرهاي استان ا.غربي)سراغ داريد كه با اين شدت ,حكم عدم صلاحيت صادر ميكنيد؟فرموده ايد اكر روزي دوساعت از برنامه هاي تلويزيون در اختيار اصلاح طلبان بود,نتيجهء انتخابات تغيير ميكرد.در ان مدتي كه مجلس و دولت ومخصوصا وزارت ارشاد ونيز شوراي شهر دراختيار شما بود جرا نتوانستيد مردم راازمواضع واستدلالات روشنفكران مطلع سازيد؟ايا ان سي ميليون رأيي كه به خاتمي داده شد ناشي از اكاهي مردم از مواضع روشنفكران بود؟جه كسي مردم را درسال 76 از مواضع روشنفكران اكاه كرد تا به خاتمي رأي بدهند؟صداوسيما؟كاركزاران فاشيست دولت سازندكي؟يا موج سواري هاي عده اي رياكار كه بعدا كوس رسوائي انها به صدا درآمد.
در سوال دیگری اضافه کرده اند : اقا حمزهء عزيز باسلام دوباره.به خدمت رسيدم تا ادامهء نظرات ودرحقيقت انتقادهاي خودم را از شما دوست تحصيل كرده اعلام نمايم:ايا مي دانيد كه اصلاحات ديني در اروياي دورهءرنسانس,ناشي از تقابل وتضادي بود كه ارباب كليسا بين دين از يك طرف وعقل وعلم از طرف ديكر بوجود اورده بودند؟دادكاه تفتيش عقايد افرادي مثل كاليله را محكوم كردند و در حقيقت با علم مخالفت كردند.در اسلام ايا رفتار مشابهي با اين شدت سراغ داريد؟صرف اينكه تعدادي از عالم نمايان كه استفادهء ابزاري از دين ميكنند,ايا دليل اين مي شود كه اساس دين را زير سوال برد؟البته همهء ما اعتقاد داريم كه به مرور زمان ممكن است افاتي به نام دين ,دامن دين را الوده كند,كه اصلاح ان افات ضروري است,اما به نظر شما نبايد اول دين را بخوبي شناخت وبعد نسبت به اصلاح ان اقدام كرد؟اكر جواب شما مثبت است,لطفا بفرماييد روش واقعي شناخت دين ومعيار ها وملاكهاي شما در اين باره جيست؟مابراي شناخت دين به جه كساني مراجعه كنيم؟ فعلا تا بعد...
همچنین در سوال من از ایشان که کدام یاداشت را نقد می کنند توضیح داده اند :جناب اقاي غالبي با سلام و احترام,در مورد نامهء شما بايد عرض كنم كه سوالات بنده كاملا شفاف و بدون ابهام ودر عين حال صريح مي باشد.با اين حال,خلاصهء حرفهاي من اين است:جرا انتخابات 76را عين دموكراسي وانتخابات 84 را عوام زدكي تلقي مي كنيد؟جرا منتخب مردم در76را انساني فرهيخته ومنتخب همان مردم در 84 را فاشيست مي خوانيد؟ايا به مرور زمان شعور مردم كمتر شده است ؟در صورت تمايل جوابهاي صريح بدهيد.فعلا تا بعد...
از آنجا که این دوست نا دیده توضیح اخیرشان را نیز در آدرس وبلاگ قدیمی من قرار داده بودند به موقع متوجه آن نشدم. انشا الله در مطب های به آن پاسخ خواهم داد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر