میرحسین موسوی-بیانیه شماره شانزدهم
«تا کی حرف؟ این همه بگوییم و اعتراض کنیم که چی؟ باید یک اقدام عملی کرد.» یا همین سوال به نگاهی دیگر «چه کار عملی میتواند کرد؟» خوب بیاید کمی جدیتر به این پرسش نگاه کنیم. بنظرم بهترین تفسیر از «اقدام عملی...» این است که «باید کاری کرد که موازنهٔ فیزیکی قدرت تغییر کند. بقیهاش حرف است.»
خب موازنه قوا چگونه تغییر میکند؟ نخست بیایید صورت مسٸله را واضحتر کنیم. یک گرایش سیاسی که به منابع ملی کشور سلطه دارد آنرا بیدریغ در خدمت خودش هزینه میکنند. همان جناح با امکانات عمومی حزبی سراسری و مسلح ایجاد کرده است و الان کنترل سایر قوای نظامی کشو را نیز در دست دارد. با قدرت عریان در حال تخریب هر نظم و نهادی است که میتواند انحصار آنها را در تسلط بر منابع عمومی به خطر اندازد. حاضر است با کلاشینکف برای جلوگیری از اعتراض و حتی تجمع سکوت، هموطنانش را به قتل برساند. و البته به نظر من مهمتر از همهٔ اینها با انحصار رسانهای و تبلیغاتی در صدد است این اقدامات خود را مشروع و موجه نشان دهد. در سوی دیگر قشرهای متنوع و متکثری هستند که بسیاریشان -اگر هم مستقیم وابسته به دولت نباشند- هشتشان گرو نُهشان است. یعنی توانِ مالی، قابل قیاس نیست. توان نظامی هم بدیهی است که در کار نیست. سندیکاها و احزاب بزرگ هم اگر جلو قدرت عریان کاری از پیش میبرندند هم به همت همان حزب رقیب که به اسلحه هم دسترسی دارد سرکوب شدهاند. عجب عرصه نابرابری؟ نه؟
حالا چطور میشود موازنه قوا را تغییر داد؟ به کدام اقدام عملی؟ عجله نکنید راه دارد. یافتن آن هم نیاز به نبوغ و ابتکار فراوان ندارد؛ جهان سرشار از تجربهها مشابه است. تاریخ هم موقعیتهای اینچنینی دیگری را به یاد میآورد. خب برای تغییر موازنه فیزیکی قدرت طبعا نیروی تغییر باید فزونی گیرد و بر مرور توازن را بر هم زده و موازنه جدیدی حاکم کند. چگونه؟ ظاهرا مهمترین منبع پشتیبان تغییر، توان اجتماعی و افزایش پشتیبانی تودهای از یک تحول است. خب بدیهی است وقتی منابع که رقیب از آن بهرهمند است، در کار نیست باید ذره، ذره توان اجتماعی آنقدر فزونی بگیرد و بزرگ شود که نه فقط حافظین وضع موجود با همهٔ منابعشان از پس آن برنیاید که آنقدر بزرگ که نمود آن باعث شود سوی دیگر ماجرا اصلا مواجه را به صرفه نبیند.
خب ظاهر ا باز هم برگشتیم سر جای اولمان. حالا این توان عظیم اجتماعی از کجا خلق میشود؟ خلاصه اینکه بخشیاش ناشی از ضعفهای تاکتیکی و گاهی تناقضات و مشکلات ذاتی مخالفین تغییر است. ناکارآمدی آنها در تامین امنیت، معاش و آزادی شهروندان هر روز به به خیل کسانی که خواهان تغییر در وضعیت و مناسبات موجود هستند، میافزایند. از سوی دیگر ایدهای که خواستار تغییر و ساختن جامعهای بهتر هست نیز هر چه بتواند بیشتر نشان دهد که میشود جامعه بهتری داشت و تصویر شور انگیز و در دسترس نمایش دهند میتواند کنشهای بیشتری -البته گاه کاتورهای را- در خدمت آن تغییر موجب شود. قوت این ایده میتوان توان اجتماعی جذب کند و در این مسیر رشد توانش نرخی هندسی خواهد داشت. توان جدید باز هم به بازسازی آن طرح کمک فراوانی میکند. مسیرهای جدید برای سرازیر شدن به بخشهای مختلف اجتماع ایجاد کند. این روند میتواند به مرور تصویر بدیل و دستیافتنی جایگزین را در جامعه تثبیت کند.
حتی اگر طولانی میشود بازهم اجازه بدهید بیشتر توضیح بدهم. من وقتی میگویم اجتماع منظورم مجموعه افرادی هستند که روابط متقابل مشخصی و مناسبات حتی گاه متصلبی باهم دارند. جامعه را این ذهنها و تصورتشان از مناسبات و ارزشها و البته تصورشان از درک دیگران از این روابط است که میسازد. برای تغیر این روابط و مناسبات باید ذهنیتها را تغییر داد. باید بتوان ارزشهای بدیلی در ذهنها تثبیت کرد. موازنه قوای وقتی تغییر میکنند که ذهنهای بیشماری نظمی یا وضیعتی را نپذیرند و ارزشها و نظمی بدیلی را ترجیح بدهد. حتی در سوی دیگر تغییر حتی آنکسی ماشه کلاشینکف را میچکاند هم با ذهنیتی برای این کار قانع شده است. میشود آن ذهنیت را هم اصلاح کرد. میشود نشان داد که کشتن هموطن برای حفظ قدرت عدهای چرا مجاز نیست؛ چرا این ادعا که این خون ریزی به موجب سعادت یا نفع اوست درست نیست؛ میتوان نشان داد پیروزی مردم شکست کسی نیست. و هر چه دامنه این کار افزایش پیدا کند و ذهنهای بیشتر در چکاندن ماشه بری روی هموطنان تردید بیشتری به خود راه دهند همان قدر قدرت عریان هم روبه سستی میگذارد. این البته مثالی است که چطور قدرت نرم حتی به سختترین انواع قدرت هم فایق میآید.
حواسمان باشد صحنه درگیری را اشتباه نگیریم. رقابای ما در خیابانها با عدوات جنگی با سایهها میجنگند در حالی که در میدان وجدانهای مردم خاکریزهایشان پی در پی در حال سقوط است. جبهه نرم در وجدانها جریان دارد با سلاح اقناق باید اجماع هر روز بزرگتری ایجاد کرد. با نشان دادن عدم مشورعیت روشها و شیوهایشان باید مجبورشان کرد روی سرنیزه بنشینند. استفاده مداومشان از خشونتِ عریان، پشتوانههای اخلاقیشان را هر روز ضیعفتر می کند. برای اقتاع باید گفتگو کرد؛ حرف زد؛ بیش از پیش آگاه کرد. از نظر من رادیکالترین کنش سیاسی تثبت صورت بندیهای جدید از درک سیاسی و نشان داد نادرستی است هنجارهای است که روشهای استبدادی را توجیه میکند. و عملیترین اقدام گفتن و حرف زدن برای ایجاد اجماع فراگیر پشت ارزشهایی است جامعهای سعادتمندتر و فردای روشنتر را برای ما میسازد.
درسته. موافقم.
پاسخحذفالبته فردا جمعه قراره احمد خاتمی نماز بخونه. قبلشم جعفری دولت آبادی سخنرانی کنه.
با این بلبشویی که راه انداختن سر بصیرت (تو بخوان ساندیس) نگرانم سراغ موسوی و کروبی برن ...
vaghean ke osoulan kheyli jalebe ke adam bahs kone dar morede masaleei ke vaghean melake amal nabashe ba oun masaleei ke ghablan dar bareash fekr karde va tozih dade ...!!!!!!!!!!!!!!!!!
پاسخحذفbiaeed ba zadane narenjake sabs rang divarhaee shaahr ra rangiee konimm
پاسخحذفkhahesh mikonam sadeh az kenarash nagzarid een mitavanad faza ra be nafeh sabzha
acvaz konad bi khatar ast va hame mitavanand dar aan sherkat konand va anha nemitavanand pakash konand
سلام. دوست عزیز. برای من هنوز جای سواله که جنبش سبز شما دنبال چی هست؟ به کجا می خواد بره؟ برنامش چیه؟ ی جنبش انقلابی که مثلا می خواد جکومت رو سرنگون کنه و جاش بشینه؟ ی عده قانون گرا هستن که می خوان در مجاری قانونی حرکت کنند و اوضاع رو اصلاح کنند؟ تکلیف به نظرم مشخص نیست. یعنی من همه جوره جنبش سبزی دیده ام و برام مشخص نشده که الان حرف این جنبش چیه؟ نه برای بنده که برای خیلی از دوستانم که از اونها هم سوال کردم و برخی هاشون هم طرفدار این جنبش بودن معلوم نیست. اگر رهبر این جنبش هم آقای موسوی که از بیانه های ایشون من نفهمیدم که این جنبش واقعا میخواهد چی کار کنه؟ برای من حرف دموکراتیک اون دسته طرفدارهای جنبش با حرکت آسیب رسوندن به اموال عمومی عده دیگری از طرفداران جنبش نمی خوانه در حالی که حرکت انقلابی عده ای دیگر از طرفداران در آتش زدن ایستگاه اتوبوس و بانک با تاکید در مجازی قانونی حرکت کردن عده دیگه طرفداران نمی خونه. فرض کنیم همین فردا کلیه امور کشور داده بشه دست رهبران جنبش سبز و طرفدارانش. برنامه این جنبش برای اداره امور کشور کجاست؟ به طور کلی بگم حرفم اینه که به نظرم این جنبش خودش هم می دونه که سر کاره!
پاسخحذفein falsafeh bazi ha chiyeh keh neveshti. ein ravesh salha tol mikesheh va khyli roshan fekranast. baray kharid har chizi byad hazinasho bedi. hi chiz majani vojod nadareh. alan ye tedad kami mesel Norizadeh va Tajzadeh va ... daran hazineh besiyar besiar sangini ta sar had jooneshoun midan. ageh Mousavi va Karoubi dastgir beshan ein bahaneh khobiyeh keh etesabat ro shoro koniem. einjori hamehy mardom ba ye hazineh kam keh hoghogh yek hafteh ya yek mah hast mitounan dictator ro be zano dar biyaran. hazineh azadi byad tavasot omoum pardakht besheh ta chand nafar. eintori feshar taghsiem misheh. toy ghaziyeh maliyat baray tala froushan parsal dolat kotah oumad choun etesabat majboreshoun kard. be etesab kasi ham majbor nist bereh jeloy gololeh. mardom mikhaban khounashoun va ye kam bishtar az oun chizi keh hast alan grosnegi mikeshan vali natijeh dareh. That's it.
پاسخحذف[...] This post was mentioned on Twitter by خبر هاي جنبش سبز. خبر هاي جنبش سبز said: بالاترين: موسوی (پارسال) :«در خیابان با سایهها میجنگید درحالیکه در میدان وجدانهای مردم خا... http://bit.ly/heJz1C #iran #iranelection [...]
پاسخحذف[...] وبلاگ شخصی اش، رتوریک، یادداشت کوتاهی نوشته در توضیح اقدام عملی برای جنبش سبز، صد البته در حوزه ممکنات. آنطور که از پاراگراف اول [...]
پاسخحذفYears had been taken from him and his body reflected every one of those years. He had become as cold and unforgiving as the snow which was falling heavily outside in the bleak English countryside. He set numerous blank pages before him, pages that he felt needed to be filled before the candle burned its last.
پاسخحذفBefore long, his wife entered the room to remind him of dinner. Her eyes sparkled as she saw the man she loved hard at play, as so many times before.
پاسخحذفExcellent goods from you, man. I have understand your stuff previous to and you’re just too wonderful. I really like what you have acquired here, certainly like what you’re saying and the way in which you say it. You make it enjoyable and you still take care of to keep it wise. I cant wait to read far more from you. This is actually a tremendous site.
پاسخحذفI know this isn’t exactly on topic, but I have a blog using the wp platform and I’m having problems with my comments displaying. Is there a setting I am forgetting? Maybe you could help me out? Thanks!
پاسخحذف