جستجوی این وبلاگ

۱۳۸۹ فروردین ۹, دوشنبه

"پیام"بری

در چند یادداشت قبلی اندکی در مورد مورد سیاست صحبت کردیم. امیدوارم دنباله دار شدن موضوع حوصله تان را سر نبرد. اگر کمی حوصله کنید کم کم به جاهای ملموس تری هم خواهیم رسید. به طور خلاصه تا اینجا در کدام سیاست؟ در مورد این صحبت کردیم که سیاست ادامه اخلاق در حوزه عمومی است؛ در political marketing تفاوت سیاست را با درکی که یکی از بدیل های جدی از سیاست –یعنی درک سوداگرانه از سیاست- را نشان دادیم. در امکان سیاست در این مورد صحبت کردیم که "اختیار" و "آزادی اراده" کنشگران، شرط لازم سیاست است. در سیاست بجای اجبار و خشونت، "اقناع" است که تعیین می کند.

حالا می خواهیم چند جمله ای در مورد "اقناع" بگوییم. فرض کنیم امکان سیاست فراهم باشد یعنی با خشونت امکان انتخاب آزاد محدود نشده باشد. در این صورت چه چیزی تعیین کننده است؟ ما چطور یک گزینه ای بین گزینه های مختلف را انتخاب می کنیم؟ مثلا بین اینکه منابع عمومی کشور را به عنوان در آمد مستقیم بین افراد تقسیم کنیم یا اینکه منابع را سرمایه گذاری کنیم، چگونه انتخاب می کنیم؟ خب ظاهرا در شرایطی که امکان سیاست فراهم باشد، با آگاهی دادن به افراد نشان می دهیم که کدام انتخاب خیر عمومی را بیشتر تامین می کند. یعنی آنها را "قانع" می کنیم که بجای مصرف منابع عمومی، سرمایه گذاری کردن را انتخاب کنند.

به این ترتیب عمده فعالیت سیاسی معطوف به روشن کردن انتخاب درست و قانع کردن افراد برای انتخاب راه درست است. آنچه سبب "اقناع" می شود معمولا از طریق "پیام" منتقل می شود. مثلا شما با فردی حرف می زنید و از طریق گفتگویی رو در رو برایش توضیح می دهید که مصرف کردن منابعی که متعلق عموم شهروندان -حتی در دوره های آینده است- برای مصرف های زود گر منصفانه نیست. اینجا "پیام" از طریق عبارت زیانی صریح شما منتقل شده است. البته اینجا در روش ممکن است بنا به "تجربه" به این نتیجه برسید اگر این موضع را در قالب فیلمی بیان کنید هم راحت تر افراد را قانع می کند هم همزمان افراد بیشتر "پیام" شما را دریافت می کنند.

من به دلایلی اکراه دارم از واژه "سیاستمدار حرفه ای" استفاده کنم؛ برای همین میگویم در این نوع نگاه -که روشهای فعالیت سیاسی "پیام محور" است- یکی از مهم ترین شاخص توانمندی شهروند سیاسی، همین توانایی تولید پیام ها قوی تر و پیدا کردن "حامل های" کارآمد تر است. چون یادداشت دارد طولانی می شود توضیح بیشتر را موکول می کنم به یادداشت بعدی. فقط حواستان باشد یک سوال مهم  که باقی می ماند این است که در شرایطی که با خشونت امکان سیاست محدود می شود چه می توان کرد؟

۵ نظر:

  1. این شرایطی که شما برای پیشبرد فعالیت سیاسی تعریف کردید و به اون اقناع گفتید، در علم ارتباطات تعریف ها و کاربردهای متفاوتی داره. ارتباطات اقناعی که عموما در علم ارتباطات هم به ارتباط بین حوزه حاکمیت (بخش تصمیم گیرنده) و مردم (کسانی که تحت تاثیر تصمیم هستند) مربوط میشه، در شرایط خاصی اتفاق می افته. سه واژه مهم در این بحث مورد نظره: 1- اقناع که مربوط به نخبگان جامعه است و در پس اون منطق و فلسفه وجودی یک مورد سیاسی خاص مورد صحبت قرار میگیره. 2- ترغیب که مرحله دوم یک فعالیت این چنین سیاسیه (یعنی ارتباط با غیر سیاستمدارها برای پیشبرد و پیشرفت) این مربوط به افراد تاثیرگذار و رهبران گروه های کوچک جامعه است و 3 تبلیغ که با همه افراد به عنوان کل شهروندان سروکار داره و اون هم یک امکان ارتباطیه. این سه پله به سیاستمداران امکان «رفتار و کنش سیاسی» میده البته با توجه به معنای سیاست به عنوان ادامه اخلاق در جامعه.
    شما مثال زدید که ساخت یک فیلم امکان اقناع بیشتری به ما میده تا ارتباط رو در رو. اما در یک فیلم عادی چون با قشرهای مختلفه مردم رو به رو هستیم نمی تونیم از یک شیوه منطقی بهره بگیریم چون مردم برای هر اتفاق یک منطق و فلسفه وجودی واحد قائل نیستند. عموما منطق واحدی در جامعه وجود نداره. اونچه که در یک فیلم به عنوان ابزار استفاده می شه، احساس مشترک مردمه که ناشی از یک کمبود، فقدان، دارایی و خیلی موارد دیگر از این دسته که لزوما هم برای مردم فلسفه واحدی نداره اما احساس مشترک ایجاد می کنه (جنبش اخیر یکی از مثالهای این احساس مشترک با دلایل و فلسفه های گوناگونه) حالا به این فکر کنیم که امکان سیاست باید در چه سطحی باشه ؟ نخبگان؟ اقلیتهای هوشیار و توانمند؟ مردم عادی؟
    این سه بخش شرایط خاص خودشون رو دارن و ابزار مخصوص خودشون رو می خوان. یک سیاستمدار به عنوان کسی که به دنبال خیر عمومیه باید این شیوه ها رو بشناسه و در شرایط عادی و بحرانی به سراغ شیوه های سودمند بره. با این اوصاف فیلمی که شما مثال زدید به دنبال آگاهی بخشی نیست بلکه به دنبال استفاده از احساسات و وجوه مشترکیه که در مورد اونها گفتم. بنا براین فعالیت سیاسی تنها معطوف به روشن کردن انتخاب درست نیست بلکه ترغیب و تبلیغ گاهی با روشن نشدن ماجرا و هدف هم ممکنه به نتیجه برسه.
    حالا راحت تر به به واژه های پیام، اقناع، قالب و فعالیت سیاسی در متن شما فکر می کنیم. در مورد اون شاخص توانمندی که در پاراگراف آخر گفتید. شهروند سیاسی صرفا به عنوان یک شهروند باید بتونه این ابزارها و شیوه هایی که سیاستمدار برای ارتباط با اون انتخاب کرده بشناسه و بتونه اصل پیام و یا روشن بودن و نبودن اون رو تشخیص بده. یک شهروند در این نوع رابطه که با خشونت امکان سیاست در اون محدود شده در شرایطی نیست که بتونه تمام حاملها رو انتخاب کنه چون به گفته شما ما با خشونت مواجهیم!پس محدودیم! جواب این سوال که در این شرایط چه می توان کرد همون سه مورد اقناع، ترغیب و تبلیغه که با خشونت سیاسی بسته تر میشه اما همون اصالت رو حفظ می کنه. شهروند باید این معانی رو تفکیک کنه تا آزادی عمل و تاثیر گذاری بیشتری داشته باشه (البته در همون سطح شهروندی خودش. نخبگان و توانمندان هم که جایگاه و شیوه های خودشون رو با توجه به شرایط انتخاب می کنن)
    بذارید به این نکته هم اشاره کنم که در شرایط خشونت سیاسی چون گروه خشن برای سیاست خودش منطق قوی نداره، به جای این سه موردی که به اونها اشاره کردم به انگاره سازی رو میاره. یعنی ساخت واقعیت به شیوه سودمند برای گروه خشن که تنها چیزی که در اون اهمیت نداره واقعیته.
    همه این بحث ها یه طرف قرار می گیره و بحث انتخاب حامل پیام در طرف دیگه.
    در شرایط وجود محدودیت برای فعالیت سیاسی گروهی که مورد خشونت قرار گرفته، حاملها گسترده نیستند ولی بی تاثیر هم نیستند. این حاملها با توجه به فلسفه ای که در پشت هر کدوم از اونها به عنوان یک رسانه قرار داره، ویژگیهای خاصی پیدا می کنن که بحث شیرینی در علم ارتباطات داره. خیلی طولانی شد و جمع کردنش سخته اما چند نکته به صورت خلاصه و اساسی
    - باید بین اقناع، ترغیب و تبلیغ تفاوت قائل شد
    -طبقات مختلف جامعه در یک فعالیت سیاسی کنشها، واکنشها و فلسفه های مختلفی دارن
    - بر اساس دو نکته بالا گاهی پیام محوری پاسخگو نیست بلکه باید افزون بر پیام به حاملها توجه کرد
    -حاملها به ویژه حاملهایی که امکان تعامل دارن در شرایط خشونت سیاسی این تفاوتها رو به خوبی نشون میدن
    اینها نوشته پاسخی به نوشته شما و یا جواب سوال آخر نیست اما توضیحاتیه که فکر کنم بد نیست ضمیمیه این نوشته باشه

    پاسخحذف
  2. [...] و این اخلاق در شرایطی که امکان سیاست فراهم باشد از طریق پیامی که کنش گران را “قانع” می کند محقق می شود؛ بحث [...]

    پاسخحذف
  3. همون کاری رو با مشارکت می کنند که با نهضت آزادی کردند و دیگه هیچ وزنی نداره. شاید سی سال دیگه طول بکشه نهضت آزادی از خاک در بیاد. مشارکت هم به خاطر عدم التزام به اصول خودش بهتره فعالیتش رو متوقف کنه. همون بلایی که جامعه رو حانیت سر اسلام داره میاره مشارکت و مجمع سر دموکراسی دارند میارند. استفاده از روش های غیر دموکراتیک، بی توجهی به قانون اساسی و بی احترامی به نظر مردم بزرگترین گناه مشارکت و مجمعه و دلیل توقیفشون. طبقه و فکر جدید متوسط که شما اونو "مشارکت" می دونی یا ربطی به مشارکت نداره یا خیلی عقب افتاده ست!

    پاسخحذف
  4. [...] بجای اجبار و خشونت، “اقناع” است که تعیین می کند. در “پیام” بری هم در مورد این صحبت کردیم که عمده فعالیت سیاسی معطوف به [...]

    پاسخحذف
  5. excellente leira de bachontra y cronos con flermirio ocalad. dosos a maioro y micinho inofúsco con ssesta sanissen!

    پاسخحذف