جستجوی این وبلاگ

۱۳۸۹ مرداد ۲۷, چهارشنبه

یادداشت های روزانه/ صفحه کلید


نه اینکه که فقط ترک عادت سخت بود٬ دستم در شمردن حروف از ذهنم عقب می افتاد. این بود که صفحه کلید را دوست نداشتم. این روزها که برق ندارم٬ بجای فرندفید و فیس بوک به کتاب ها و مجله ها ناخونک می زنم. بجای وبگردی در این کتابخانه لمیده ام. البته این توفیق اجباری نکاتی هم داشت. یادتان است قدیم می گفتم پنیر زیاد نخورید خرفت می شوید٬ الان هم من می خواهم بگويم استفاده زیاد از اینترنت باعث خرفتی می شود. چطورش را بعدا می گویم.


الان که دارم این نوشته را گوشه دفترم می نویسم بنظرم می آید قلم خیلی در دستم رام است. آنقدر رام که دیگر کلمات را نمی بینم. اما صفحه کلید انگار بجای اینکه رام باشد با انگشتان تو بازی می کرد. اینجوری است که کلمات را احساس می کنی. کلمات ورز می خورد. نمی دانم شاید بازهم این نق زدن ناشی از رنج ترک عادت باشد.

۱ نظر:

  1. ناشی از هر چیزی که هست این نوشته رو خیلی خوب نوشتی
    نوشته های جدیدت رو خیلی بیشتر از قبل دوست دارم، روان می نویسی و با عمق احساس و درک، لطیف می نویسی و پر از احساس همه چیز!!!

    پاسخحذف