جستجوی این وبلاگ

۱۳۸۹ شهریور ۲, سه‌شنبه

یادداشت های روزانه/کاش حتی تصورش را نکنید.


خواندن و شنیدن از رنج یک انسان همیشه تلخ است. تلخی که این روزها بیشتر از آن می شنویم. نمی دانم نامه حمزه کرمی را به آقای دادستان را خوانده اید یا نه. نمی دانم بر خود لرزیده اید که این تنها مشتی از نمونه ی خروارهاست که که الان مجال شنیدنش را یافته ایم. نمی دانم می توانید تصور کنید وقتی او را تهدید به اعدام و برایش حکم مرگ صادر می کرده اند بر او چه گذشته است. نمی دانم می توانید تصور کنید وقتی فحش٬ توهین٬ تحقیر و کتک را تحمل می کرده است بر سر او چه آمده است. نمی دانم می توانید تصور کنید وقتی تهدید به تجاوز می شده است او چگونه بوده است. نمی دانم می توانید تصور کنید ماهها انفرادی چه بر سر آدم می آورد. اما یک چیز را دوست ندارم حتی لحظه ای در ذهنتان تصور کنید: آنجا که به او می گویند صدای دخترت است که از سلول کناری می آید.



هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر