تصور کنید بعد از سالها سرکوب، مبارزه کج دار و مریض و هزینههای سنگین، مردم مصر علیه دیکتاتورشان قیام کردهاند. روز خشم مردم قاهره فرا رسیده است و شهرها شاهد شکوه حضور مردم معترض هستند. مردم گام به گام به اسقاط فرعونشان نزدیک میشوند. در این شرایط خانم کلینتون وزیر امور خارجه آمریکا مصاحبه میکند و هر چند از مستبد مصر میخواهد که لطف کرده و خشونت به خرج ندهد اما از مردم هم میخواهد که خویشتنداری کنند تا دیکتاتورشان اصلاحاتی که قول داده است را انجام دهد. اصلاحات دیکتاتور هم با گماردن یک مقام امنیتی به معاونت خودش شروع میشود. خب به نظر شما در این شرایط صحبت کردن از اینکه اجازه بدهید دیکتاتور اصلاحاتش را انجام بدهد یعنی چه؟ بعد از این مواضع آمریکاییها سرسختی ارتش مصر بیشتر میشود.
میتوانم حدس بزنم که حامیان دیکتاتور مصر دوره افتادهاند در دنیا که چه نشستهاید که اگر ما برویم این اسلامگراها میآیند و شما بیچاره میشوید کافی است دست بگزارند روی حساسیتی که جایگاه مصر در مسئله اسرائیل دارد. جدا از اینکه بطور مثال قضاوت در مورد گروه اسلام گرایی نظیر اخوان المسلمین صحیح نیست اما نمیفهم چطور این استدلال غلط که بارها و بارها نتیجهاش این شده است که آمریکا بشود حامی بدنامترین مستبدان منطقه و میراث خوار نفرت مردم از مستبدانشان بازهم کار میکند در حالی که نتیجه تجربهها مشابه پیش رویشان است.
خیلی برای یک ایرانی نیاز به احتجاح نیست که نشان بدهیم چگونه در کودتای ۲۸ مرداد آمریکاییها نقش آفرینی کردند و در مقابل دولت ملی ایران از مستبدمان دفاع کردند. آن طور که من مطلع شدهام قبل از انتخابات اخیر آقای مشایی میرود آمریکا و با مشاورین اوباما صحبت میکند که دوره بعد بازهم احمدینژاد رئیس جمهور است و من هم معاون اولش و من -یعنی آقای مشایی- مسئله هستهای را حل میکنم. بعد کودتای ۲۲ خرداد هم پیغام میدهند که شما حمایت کنید ما مسئله را حل میکنیم. در همان هفتههای اول در اوج اعتراضات مردمی آقای اوباما به مقامات بلند پایه حکومتی نامه مینویسد که ما در امور داخلی شما دخالت نخواهیم کرد و میخواهیم مسائلمان را با گفتگو حل کنیم. خب تاثیر این پشت گرمی به نیروی سرکوب را هم میتوانید پیش بینی کنید. البته توافقها هم پیش میرود و بعدا که ظاهرا به خاطر اختلاف آقای احمدینژاد با رهبری توافقهای انجام شده دوباره نقض میشود٬ احمدینژاد به طرفهای غربی پیغام میدهد که مقصر سبزها هستند و ارجاع میدهد به بیانیهٔ میرحسین که به معامله بر سر همه دستآوردهای سالهای گذشته اعتراض کرده بود.
برایم سوال است که این آمریکاییها چطور منافعشان را محاسبه میکنند که همیشه به سمت گزینه توافق با قدرت مستقر پیش میروند و علی رغم روشن شدن خسارتهای آنها در دراز مدت بخاطر جانب داری از دیکتاتورها بازهم در بزنگاهها طرف قدرت مستبد را میگیرند. کار به این ندارم که احمدینژاد و تیمش علی رغم رجزخوانیهایی عمومی که میکند برای گفتگو با آمریکاییها به چه دریوزگیهایی متوسل میشود اما اگر کسی میتواند به این آمریکاییها پیغام بدهد که حواسشان باشد که حامی رژیمها مستبد در منطقه شدهاند و در تحلیل نهایی و در بلند مدت این کار چه دست آوردی برایشان خواهد داشت. برای اینکه بهتر بفهمند هم میتوانند سعی کنند به این سوال پاسخ دهند که چرا در منطقه این قدر منفورند؟ و اگر در ایران وضعیتشان فرق میکند چرا اصرار دارند خاطرهٔ حمایت از استبداد را برای ایرانیها هم زنده کنند؟ لطفا این را هم اضافه کنید که ایرانیها جلو خشنترین سرکوبها دست دزد آرای ملت را در کیسه گرفتند و رسوای عالمش کردند. حواسشان باشد اگر بخواهند با استبداد طلبان ایرانی ببندند نمیگذاریم از گلویشان پایین برود!
حضرت غالبي ! مي خواهي دروغ بگويي جوري دروغ بگو كه ديگران باورشان شود؛ به قول جناب وليد بن عقبه! در سريال امام علي (ع) جوري دروغ بگوئيد كه الاغ هاي بيابان هم باورشان شود. قسم حضرت عباستان را باور كنيم يا دم خروستان را. اينكه رژيم ايران با اوباما بسته بود را باور كنيم يا حمايت رسمي و قاطع و با اسم و رسم جناب اوباما از مير حسين موسوي را؟! و هكذا بر همين سياق حمايت چهره هاي روسياهي چون نتانياهو ،شيمون پرز، ساركوزي ، كلينتون ، مركل ، برلوسكوني! و .... با اين گند آخري مي خواهي چه كني. همين گندي كه الجزيره افشا كرد. حمايت 50000000دلاري ابو مازن از موسوي. ننگ بر موسوي كه بايد از گدايي مثل ابومازن گدايي كند آن هم چه پولي؟ پول آغشته به خون كودكان غزه را. مگر تو خودت همين چند وقت پيش يادداشتي ننوشتي و با فلسطيني ها البته مزورانه و متظاهرانه همدلي كردي. مگر همين شماها نبوديد كه روز قدس(اين ميراث ابدي و ماندگار خميني كبير) سال گذشته شعار نه غزه و نه لبنان را با افتخار! سر مي داديد؟ حالا يك دفعه ياد ظلم به فلسطين افتاديد.البته امروز با اين افشاگري الجزيره راز اين شعار برملا مي شود. جناب غالبي تا كي شتر مرغ گاو پلنگ؟و تا كي هرهري مسلكي. حالا كه كفگير ته ديگ خورده اوباما شد اخ؟ چرا آمريكا هميشه با ديكتاتور هاست و نه بر آنها؟ و چرا از موسوي حمايت كرده و مي كند؟ شايد چون دريافته اند كه او نيز ظرفيت هاي بسيار بالايي از ديكتاتوري را در بلواي سال 88 به نمايش گذاشت. نمايش يك ديكتاتور تمام عيار را! ديكتاتور كوتوله اي كه قلدرانه و متوهمانه مي خواهد ثابت كند كه 13 بزرگتر از 25 است!
پاسخحذفلطفا یک رفرنسی از 2 ادعایتان (سفر و توافق مشایی و نامه اوباما) بدهید. حالا منبع اصلی خبرها را نمی شود گفت ما به اشاره و کنایه ای هم قناعت می کنیم.
پاسخحذفرفتار بیرونی آمریکایی ها خلاف این است اوبامایی که با وعده مذاکره با دشمنان پیروز شد نه تنها مذاکره نکرد بلکه توافق ایران-ترکیه- برزیل را هم کاملا بی اثر نمود.
دل بستن به حمایت آمریکا و اروپا کار اشتباهی است و مردم ایران هم باید این سخن شاملوی بزرگ را به یاد داشته باشند که : رهاننده برتری در کار نیست /.../ خود به نجات خویش برخیزیم . بیژن جزنی سی و چند سال پیش نوشت شوروی در نهایت به فکر منافع خود است و ما باید بدون اتکا به شوروی مبارزه خود با شاه را پیش ببریم . امروز همین سخن در مورد آمریکا صدق میکند .
پاسخحذف2 - اما نفس کمک گرفتن از کشوری دیگر برای ساقط کردن حکومت مستبد مذموم نیست . همین دعایی روزنامه اطلاعات 14 سال تمام از رادیو بغداد علیه شاه سخنرانی میکرد و جزو اعضای دفتر خمینی در نجف هم بود . آن ایرادی نداشت چون قربتا الی الله بود ؟
3 - صادق هدایت در رمان حاجی آقا حرف دل خود را از زبان یکی از شخصیتها میزند و میگوید (نقل به مضمون) : فرانسویها هم در جریان جنگهای استقلال آمریکا به استقلال طلبان آمریکایی کمک میکردند چون میخواستند به منافع انگلیس ضربه بزنند . مگر ایرادی داشت ؟ یعنی همه استقلال طلبان آمریکایی نوکر فرانسه بودند ؟
روایت کرده اند که روزی ملا نصرالدین که از شر مزاحمت های بچه ها و سنگ پراکنی هایشان ذله شده بود و هر کاری می کرد رهایش نمی کردند فکر بکری به سرش زد و به بچه ها گفت: بابا جان! دست از سر من بردارید. 4تا کوچه بالاتر دارن چلومرغ زعفرونی خیرات می دهند و شما جای اینکه بروید غذای نذری چرب و چیلی بخورید سنگ به من پیرمرد می زنید!
پاسخحذفبچه ها تا این را از ملا شنیدن بی خیال سنگ زدن به ملا شدن و رفتند که پلوی نذری بگیرند!
چند لحظه ای گذشت و ملا به خودش گفت: نکنه جدی جدی دارند غذای نذری پخش می کنند و سر خودم بی کلاه بماند!!!
این شد که خودش هم به سرعت رفت به 4 کوچه بالاتر تا سرش بی کلاه نماند. بقیه داستان را هم که حتماً می توانید حدس بزنید. ملّا دوباره افتاد گیر بچه هایی که حالا به خاطر دروغ ملا سنگ از سر تفریح نمی زدند و حالا دیگر خشم شان را در سنگ ها حوالۀ سر و کلۀ او می کردند.
حالا حکایت شما هم شده حکایت ملا که خودتان می گویید و از فرط تکرار باور می کنید که 4کوچه بالاتر کسی غذای نذری خیرات می کند! نه دوست عزیز؛ بوی کباب شنیده ای ولی خر داغ می کنند!
***********************
آخه برادر عزیز! اگر شعار چند جوان در روز قدس را به حساب همۀ جنبش سبز می خواهی بگذاری یعنی قبول کرده ای که هر کاری اقلیتی از یک طیف انجام می دهد را می توان به حساب تمام آن طیف نوشت! خوب؛ با این معیار بدیع شما ما هم حق داریم قتل های زنجیره ای را به حساب ... بنویسیم؟
یا حمله به بیوت مراجع را به حساب شخص شما ؟
به خبر الجزیره هم استناد می فرمایید؛ آیا به ما هم حق می دهید به بقیه اخبار الجزیره استناد کنیم؟
یا اگر ابومازن را راستگو و ادعایش را حقیقت محض می پندارید، پس ما هم حق داریم به بقیه سخنان حضرت ایشان استناد کنیم؟ البته به شما توصیه می کنم قبل از پاسخ مثبت دادن به این سؤالات با بزرگترهای خودتان هم مشورتی بکنید؛ چون یک درصد هم امکان ندارد پاسخ ایشان به این سؤالات مثبت باشد!
در ضمن اگر اوباما در صحبت هایش اسمی از موسوی به معنای حقوقی رهبری جنبش سبز -و نه شخصیت حقیقی مهندس موسوی خامنه- آورده است نشانۀ همدستی و همکاری موسوی با اوست؟
اگر این معیار شما را قبول کنیم که اوضاع طیف شما قمر در عقرب می شود برادر!
در ضمن تا جایی که اخبار رسمی و نه محرمانه نشان می دهد، اوباما نامۀ محرمانه و افشا نشده ای به یک نفر از سران ایران نوشته و لاغیر! اسم آن یک نفر را هم که همه می دانیم. پس با معیار شما پرونده کسانی که سنگشان را به سینه می زنید خیلی روشن و پاک نیست!
حالا فکر می کنید شتر گاو پلنگ مواضع شماست یا ما؟
سلام
پاسخحذفهمیشه در جامعه آدم هایی پیدا میشن که آمریکایی ها اون ها رو برای اینجور مواقع آماده کردن مثلا همین البرادعی خودمون
البته در ایران نمی دونم چه کسانی می تونن این نقشو بازی کنن، نظر شما به چه کسیست؟
سلام
پاسخحذفبراتون ايميل زدم
n,l
پاسخحذفالحق و الانصاف كه دست تمام سوفسطائيان تاريخ را يكجا از پشت بسته اي! لذا ضروري است تا به اين سفسطه ها و مغالطات جنابعالي جواب مقتضي داده شود اگرچه شك دارم جنابعالي را گوشي نيوشاي حقايق باشد كه اگر بود كارتان بدينجا نمي كشيد.
يكم
جناب غالبي! نخست اينكه " نه غزه و نه لبنان " شعار صرفاً چند جوان نبود ، بلكه شعار اكثريتتان بود. بنده هم در روز قدس ، هم 13 آبان و هم 16 آذر وهم ديگر مناسبتهايتان شاهد اغتشاشاتتان بودم و بارها و بارها اين شعار ننگ آور را از زبانتان شنيدم. اين شعار جريان غالبتان بود نه فقط چند جوان؟! چرا مي خواهي ماله بكشي؟ تازه اين يكي از جرائمتان بود. خودم با چشم خويش ديدم صدها تن از حاميان مير حسين را در روز قدس در خيابان و ميدان وليعصر ، بطري آب به دست آشكارا روزه خواري مي كردند و فعل حرام انجام مي دادند. در تاريخ انقلاب هيچ گاه اين چنين گستاخانه احكام الهي تعمداً زير پا گذاشته نشد و شما و ديگر دوستان سبز رنگتان بايد كه خود را براي پاسخگويي نسبت به چنين هتك حرمتي در روز رستاخيز مهيا سازيدف البته اگر بدان اعتقاد داشته باشيد كه شك دارم.
دوم
قتل هاي زنجيره اي بحث علي حده ايست كه اگر دوست داشته باشي مي توانيم در باره اش صحبت كنيم اما به نظرم پاي رفقاي شما تو اين ماجرا گيرتر باشد!
سوم
بحث تأ ئيد الجزيره نيست ( اگر چه الجزيره كه پارسال سبز رنگ شده بود خوب بود حالا اخ شده) بحث سندي است كه روشده و دولت خائن ابو مازن هم رد نكرده كه اگر هم مي كرد توفير نداشت. ربطي به دعاوي ابو مازن ندارد كه بپذيريم يا نه! در ضمن بنده مثل شما براي جواب دادن به مدعيات خنده دارتان نيازي به مشورت با ديگري نمي بينم. به اندازه كافي حرف دارم تا باطل السحر اورادتان باشد.
چهارم
دفاع اوباما از موسوي ( چه از شخصيت حقيقي و چه از شخصيت حقوقي كه البته فقط يك توجيه و مغلطه است) چه حمايت دشمن از موسوي باشد و چه از فتنه در ماهيت امر يكي است كه امام ( همان كه موسوي با شعار او به ميدان آمد.) به ما آموخت كه هرگاه نظام سلطه از ما حمايت كرد بايد در ما عيب و مشكلي باشد و بايد ببينيم چه گافي داده ايم. با اين وصف اوضاع شما از قمر در عقرب هم بدتر است!
پنجم
جوري نوشته اي نامه كه انگاري راز مگوئي است كه فقط تو آنرا مي داني و بس. عالم و آدم مي دانند اوباما نامه را براي كه و به چه منظور نوشت و البته همان شخصيت حقيقي و حقوقي كه عاليترين مقام سياسي و رئيس كشور از نظر قانون اساسي است پاسخ مقتضي و لازم را به او در حرم امام رضا (ع)دادند. لابد انتظار داشتي براي موسوي نامه مي نوشت. نفس اين نامه نگاري بر هرچه دلالت كند بر مدعاي تو دلالت ندارد .
ششم
مي داني مشكل شما چيست؟ مشكل شما اينست كه يكبار هم كه شده صحيفه امام را نخوانده ايد. مي دانم كه تا دلت بخواهد كتابهاي روشنفكري خوانده اي اما محض رضاي خدا لا اقل جلد 21 صحيفه را بخوان و تورق كن. مشكل شما آنست كه امامتان را از امثال خاتمي و موئيني ها و حسن خميني و كروبي و ... گرفته ايد و آنها هم يك امام سوسول روشنفكر پاستوريزه ليبرال دمكرات مسلك تجديد نظر شده تحويلتان داده اند. امامتان امام حاشيه است نه امام متن. امام متن امام صحيفه است نه امام حضرات كه امام حاشيه است.
همين آقاياني كه زماني با چماق خط امام (جالب اينكه همين حضرات امثال كروبي و خوئيني ها و محتشمي و هادي غفاري و ... نماد و مؤسس چماقداري در دهه شصت بوده اند) تمام رقبا و مخالفينشان را منكوب مي كردند و شده بودند مصداق اشداء علي بينهم و امروز شده اند رحماء علي الكفار.
هفتم
راستي از فرانسه چه خبر؟ خوش مي گذره؟!
Fianlly! This is just what I was looking for.
پاسخحذفThere's a treriifc amount of knowledge in this article!
پاسخحذفVery valid, pithy, sucicnct, and on point. WD.
پاسخحذفAt last some rationality in our little deabte.
پاسخحذفNow I feel sptuid. That's cleared it up for me
پاسخحذف