جستجوی این وبلاگ

۱۳۹۱ تیر ۱۰, شنبه

مدافعین صادق نظام؟

در یادداشت دیگری به دوگانه های غیرواقعی اشاره کردیم. دوگانه هایی که وقتی مردم در سیاست حضور دارند کاملا بی معنی هستند. از جمله دوگانه داخل نظام/ خارج نظام. به نظر من برای کسی که دغدغه سیاست مردمی را دارد پرداختن به این دوگانه خطاست. به همین خاطر کسانی که موفق شده اند از این دوگانه های غیر واقعی و شبه مسئله هایی نظیر این بگذرند خواندن این یادداشت نکته ی جدیدی در برنخواهد داشت.


اما برای اینکه بتوانیم واضح تر به این سوال پاسخ بدهیم که مدافعین صادق نظام چه کسانی هستند ضروری است که بفهمیم مرادمان از نظام چیست. و از کدام نظام حرف می زنیم؟


نظام جمهوری اسلامی حاصل انقلابی است که علیه نظام سلطنتی و حکومت استبدادی خاندان پهلوی شکل گرفت. این نحوه تاسیس می تواند به گونه ی روشنی ماهیت جمهوری اسلامی را نشان بدهد. اگر نظام جمهوری اسلامی حاصل براندازی یک نظام استبدادی است در این صورت تضعیف یا تقویت جمهوری اسلامی به چه معناست؟ بازتولید مناسبات سلطنتی و شخصی کردن قدرت غیر پاسخگو با توسل به نظریه قدیمی فره ایزدی پادشاهان تقویت نظام است یا تضعیف آن؟ به نظر می رسد نشانه ی کسی که صادقانه برایش نظام حاصل از انقلاب اسلامی مهم است این است که در مقابل باز تولید مناسبات سلطنتی بایستد و نه تمکین به روند شخصی شدن قدرت غیر پاسخگو. آیا کسی به اندازه آیت الله خامنه ای در جهت بازتولید مناسبات سلطنتی و شخصی کردن قدرت گام برداشته است؟


فرض کنید نظام جمهوری اسلامی را چارچوبی بدانیم که مردم در طی انتخاب اعضای مجلس خبرگان قانون اساسی و رای آری بعدی خودشان به آن طی رفراندم قانون اساسی، تعیین کرده اند. خوب برای اینکه ببینیم دشمن نظام کیست کافیست ببینیم که چه کسی خود را فراتر از قانون اساسی می بیند و حاضر نیست خود را ذیل قانون اساسی تعریف کند! فصل دوم قانون اساسی را مرور کنید. چه کسانی به صورت سازمان یافته این اصول را نقض می کنند؟ اینها همان دشمنان اصلی جمهوری اسلامی هستند. حامیان حضور نظامیان در سیاست، کتمان حق مردم برای تجعمات اعتراض آمیز مندرج از اصل ۳۷ قانون اساسی و... همه و همه نشانه های خوبی هستند برای اینکه مخالفین واقعی جمهوری اسلامی را پیدا کنیم.


اما مدافعین صادق نظام چه کسانی هستند؟ کسانی که در مقابل بازتولید مناسبات سلطنتی سکوت می کنند مدافع نظم هستند یا کسانی که در مقابل این روند مقاومت می کنند؟ کسانی که در مقابل نقض آشکار اصول متعدد قانون اساسی توسط آیت الله خامنه ای اعتراض می کنند مخالف نظام هستند یا کسانی که اساسا قانون اساسی جمهوری اسلامی را خدعه ای بیش نمی دانند و به صراحت جمهوریت نظام را نفی و خود را فراتر از قانون اساسی تعریف می کنند؟


البته گاهی «نظام» اسم مستعار شخص آیت الله خامنه ای است. چه توسط منتقدان ایشان که جرعت آوردن اسم ایشان را ندارند چه توسط خود ایشان و طرفدارانشان که هنوز کامل قبح استبداد فردی پیش چشمانشان نریخته است. کنترل سطح تعارض با آیت الله خامنه ای توسط منتقدان ایشان و کمک به بسط اختیارات و تثبیت قدرت شخصی ایشان توسط طرفدارانشان بد یا خوب هرچه باشد ربطی به دفاع یا فعالیت در چارچوب جمهوری اسلامی ندارد، هر چند در موارد بسیاری هم در جهت تضعیف جمهوری اسلامی است.


راه حفظ دریچه های اصلاح جمهوری اسلامی مقاومت در مقابل بسته شدن این دریچه هاست نه تمکین به این روند. سکوت در مقابل توقیف فله ای مطبوعات دریچه های اصلاح را تنگ کرد و مقاومت نکردن در مقابل برگزاری نمایشی که به عنوان انتخابات مجلس هفتم در کشور ترتیب داده شد همراهی با بسته شدن باب اصلاح بود.


اینکه انقلاب و نظام دست نااهلان و نامحرمان بیفتد خسارت بزرگی بود که تقریبا تحقق پیدا کرد اما اینکه آنها مرزهای ذهنی ما راهم بشکنند و نااهلان و نامحرمان انقلاب خودشان را حتی در ذهنهای عده ای معیار انقلاب و نظام بدانند خسارتی بزرگتر نیست؟

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر